گروه بینالملل مشرق - شاهزاده «محمد بن سلمان»، وزیر دفاع و جانشین ولی عهد عربستان سعودی بامداد سه شنبه در یک نشست خبری در ریاض از تشکیل «ائتلاف نظامی اسلامی برای مبارزه با تروریسم»، خبر داد.
بنابر اظهارات محمد بن سلمان، جمعا 34 کشور در این ائتلاف نظامی مشارکت دارند و 10 کشور خارج از ائتلاف نیز از آن حمایت می کنند.
در فهرست منتشر شده از سوی عربستان سعودی درباره کشورهای عضو این ائتلاف، نام ایران، عمان، عراق، سوریه و الجزایر به چشم نمی خورد.
وزیر دفاع عربستان سعودی درباره این ائتلاف توضیح داد که این ائتلاف از ائتلاف عربی در یمن مجزاست و قصد دارد، در دیگر کشورها عملیات نظامی داشته باشد.
محمد بن سلمان گفت: این ائتلاف در عراق و سوریه با هماهنگی «جامعه بین الملل» و به صورت «مشروع» عملیات نظامی خواهد داشت و قرار است، اتاق عملیات این ائتلاف در شهر ریاض باشد.
وی درباره عملیات های این ائتلاف نیز تصریح کرد که عملیات های این ائتلاف تنها به داعش محدود نبوده و دیگر «گروه های تروریستی» نیز هدف حمله قرار خواهند گرفت.
بنابر اعلام ریاض، عربستان، ترکیه، قطر، امارات، اردن، پاکستان، بحرین، کویت، لبنان، لیبی، مصر، یمن و چندین کشور آفریقایی و آسیایی از اعضای ائتلاف تازه تشکیل شده سعودی هستند.
انتشار این خبر بیش از آنکه واکنش محافل منطقه ای و بین المللی را درپی داشته باشد، موجب تمسخر و خنده بسیاری از آنها شد و این سوال را در اذهان ایجاد کرد که عربستان با این ائتلاف درپی چیست؟
چه رابطه ای بین ائتلاف جدید و اختلافات داخل آل سعود وجود دارد
به نظر می رسد، ائتلافی که محمد بن سلمان مدعی تشکیل آن شده، بیش از آنکه درصدد مبارزه با تروریسم باشد، از بلند پروازی های وزیر دفاع و جانشین ولی عهد عربستان نشات می گیرد که تلاش دارد، از خود چهره ای بارز و شخصیتی راهبر و رهبر در مبارزه با تروریسم ارائه دهد و زمینه تحقق اهداف سلطه جویانه خود را فراهم کند و رضایت خاطر کشورهای غربی را به دست آورد که این روزها تروریسم به بلای جان آنها تبدیل شده است.
بالطبع هدف اصلی محمد بن سلمان از تمام این اقدامات در موضع ضعف قرار دادن مهمترین رقیب خود در تکیه زدن بر مسند پادشاهی عربستان یعنی شاهزاده «محمد بن نایف»، ولی عهد سعودی است که از نگاه غرب وی حرف اول را در عرصه مبارزه با تروریسم در کشور عربستان می زند و پیشینه طلایی در این پرونده دارد.
در این ارتباط «مجتهد»، فعال توئیتری عربستانی که به افشا کننده خفایای خاندان سعودی معروف است، درپی کنفرانس محمد بن سلمان در صفحه توئیتر خود نوشت که «دلیل این اقدام محمد بن سلمان خشم و نارضایتی وی از نگاه غرب به محمد بن نایف و به شمار آوردن وی به عنوان قهرمان مبارزه با تروریسم و بالطبع شایستگی وی در رسیدن به قدرت است».
مجتهد ادامه می دهد: محمد بن سلمان تلاش دارد، با این ائتلاف به غرب بگوید، اگر محمد بن نایف بر تروریسم در عربستان فائق آمد، من بر تروریسم در سراسر جهان اسلام غلبه خواهم کرد.
مجتهد افزود: محمد بن سلمان تاکنون توانسته قدرت محمد بن نایف را محدود و دست وی را از همه جا کوتاه کند، به جز پرونده امنیت که به دلیل حمایت آمریکا از بن نایف نتوانسته آن را از وی بگیرد. بنابراین تنها راه گرفتن این پرونده از دست محمد بن نایف را در تشکیل این ائتلاف ملاحظه کرد.
ائتلاف جدید سعودی؛ مشروعیت بخشی به تروریسم و تقسیم بندی جدید
پیش از اعلام محمد بن سلمان از تشکیل ائتلاف مورد نظرش، شاهد تبلیغات گسترده و تاکید های مکرر آمریکایی ها درباره ضرورت تشکیل ائتلافی سنی جهت مبارزه با تروریسم بودیم، به همین دلیل پس از اظهارات وزیر دفاع عربستان سعودی درباره ائتلاف جدید، وزیر دفاع آمریکا اولین کسی بود که از تشکیل آن استقبال و تاکید کرد که تشکیل این ائتلاف در راستای خواست آمریکا جهت دادن نقشی پر رنگ تر و تاثیر گذارتر به اهل سنت منطقه در پرونده مبارزه با تروریسم است.
پس از آن نوبت به آنکارا رسید تا ضمن ستودن تشکیل این ائتلاف، آن را گامی در مسیر درست و مناسب ترین پاسخ به طرف هایی عنوان کند که تلاش دارند، اسلام را به تروریسم ارتباط دهند.
بر این اساس می توان نتیجه گرفت که واشنگتن با تشکیل این ائتلاف تلاش دارد، دو گزینه را پیش روی محور مقاومت قرار دهد و این محور را ملزم به انتخاب یکی از این گزینه ها کند:
- گزینه اول اینکه محور مقاومت خود را آمادگی نبردی فراگیر و گسترده در چارچوب شیعی – سنی کند.
- گزینه دوم، و یا اینکه تن به تقسیم جدید دهد که در چارچوب آن، به داعش مناطقی سنی داده خواهد شد که عربستان سعودی آنها را اداره می کند و مناطق نفوذ صرفا آمریکایی خواهند بود
آنچه لازم است، مورد توجه قرار گیرد، این است که در بیانیه تاسیس ائتلاف اعلام شده که این ائتلاف با تمام گروه هایی که در فهرست تروریسم قرار دارند، مبارزه خواهد کرد و «حزب الله» لبنان از جمله گروه هایی است که در فهرست تروریسم عربستان سعودی قرار دارد و بالطبع یکی از طرف های مورد حمله خواهد بود.
به این ترتیب حزب الله و هم پیمانان آن، به هدف مشروع و قانونی حملات تمام کشورهای عضو ائتلاف تبدیل خواهند شد.
از سوی دیگر، این ائتلاف کشورهایی مانند عراق و سوریه که متحمل بزرگترین زیان ها و لطمات از تروریسم شده اند، را در برنمی گیرد، همچنان که بیانیه تاسیس ائتلاف از تعامل و همکاری با گروه هایی که آنها را «مشروع» خوانده سخن می گوید که در یک نگاه کلی متوجه می شویم، این گروه های قانونی و مشروع، بالطبع گروه های تروریستی مسلح شرکت کننده در نشست ریاض را در برخواهد گرفت.
افزون بر اینکه کشورهای حامی گروه های تروریستی مانند داعش و جبهه اسلامی و جبهه النصره و احرار شام همان گونه که تاکنون زمینه های حمایت و پشتیبانی از این گروه ها را فراهم کرده اند، پس از آن نیز زمینه خروج این گروه ها از فهرست تروریسم و قرار گرفتن آنها در فهرست گروه های مسلح «میانه رو» را فراهم خواهند کرد و خیلی زود شاهد خواهیم بود که تروریسم و مبارزه با آن توسط این ائتلاف به محور مقاومت محصور خواهد شد.
ائتلافی عقیم و نمایشی
آنچه موجب می شود، در همین ابتدا بر عقیم و نمایشی بودن این ائتلاف تاکید کرد، این است که عربستان سعودی به عنوان رهبر ائتلاف، عامل اصلی تروریسم در منطقه است، به گونه ای که رسانه های غربی بارها افکار حاکم بر عربستان سعودی را مهمترین عامل شکل گیری تروریسم معرفی کرده اند و سعودی ها در سال های اخیر با حمایت همه جانبه از گروه های تروریستی در سوریه، عراق، یمن و لبنان این کشورها را گرفتار جنگی بی پایان نموده اند.
از جهت دیگر، نگاهی به میزان قدرت کشورهای تشکیل دهنده این ائتلاف این سوال را مطرح می کند که کشورهایی مانند بنین، توگو و سیرالئون چه تاثیری بر روند مبارزه با تروریسم خواهند داشت و در این مقوله دارای چه جایگاهی هستند.
همچنین عربستان به عنوان رهبر ائتلاف دارای چه پیشینه ای در مبارزه با تروریسم است، به جز دلارهای نفتی که این روزها به دلیل کاهش مستمر بهای نفت به شدت از درآمدهای سعودی ها کاسته، واقعا عربستان چه با خود در این آوردگاه دارد.
از جهت دیگر، تجربه عدم کارآیی چنین ائتلاف هایی را به اثبات رسانده است، عربستان به همراه امارات و چند کشور دیگر از فروردین گذشته ائتلاف سعودی ضد یمن را تشکیل داده اند و از آن تاریخ تاکنون این ائتلاف نه تنها نتوانسته اهداف اعلام شده را محقق کند، بلکه هر روز متحمل شکستی جدید می شود.
این موجب می شود تا تاکید کرد که این ائتلاف هرگز نخواهد توانست، حتی یکپارچگی و وحدت خود را حفظ کند، چه رسد به مبارزه با تروریسم. آمریکا با وجود در اختیار داشتن پیشرفته ترین تجهیزات نظامی در دو سال اخیر با تشکیل ائتلاف ضد داعش نتوانسته، گامی در زمینه مبارزه با تروریسم بردارد و به تبع آن قطعا عربستان نیز نخواهد توانست، خارج از مرزهای خود عملیاتی انجام دهد و هدفی را محقق کند.
بنابراین احساس می شود، با تشکیل این ائتلاف سعی دارد، این نگاه را تغییر دهد، در حالی که این اقدام نمایشی هرگز قادر به تغییر نگاه ها در حمایت عربستان از تروریسم نخواهد بود.
جایگزینی برای داعش و آغاز مرحله دوم تقسیم منطقه
روند سریع و مستمر حوادث جاری در منطقه خاورمیانه تحت عنوان مبارزه با تروریسم، نقشه جدید ترسیم شده برای منطقه توسط آمریکاییها را آشکار می کند که بر ایجاد مراکز جدید نفوذ در منطقه و پایان دادن به نقش مراکز مشخص شده در توافقنامه «سایکس پیکو» متمرکز است، اما مهمترین اشکال وارده بر این نقشه ناتوانی آن از پایان دادن به منازعات خونین طایفه ای و مذهبی جاری بین این مراکز است.
بنابراین اظهارات اخیر عربستان سعودی و ترکیه مبنی بر مبارزه با تروریسم و اظهارات آمریکایی ها مبنی بر لزوم مشارکت جدی اهل سنت منطقه در امر مبارزه با تروریسم و سفر فرستاده اوباما به منطقه برای ایجاد هماهنگی بین هم پیمانان واشنگتن در امر مبارزه با داعش و اعلام آمادگی امارات مبنی بر مشارکت در نیروهای نظامی اش در مبارزه با تروریسم، آن هم پس از حملات تروریستی پاریس که لرزه بر جان جامعه بین المللی انداخت و حضور نظامی ترکیه در شمال عراق که بی تردید با چراغ سبز آمریکا صورت گرفت، همه به این نکته اشاره می کند که واشنگتن از ایادی خود در منطقه خواسته به نقش گروه های تروریستی در منطقه پایان دهد و این پایان را باید سرآغاز شروع مرحله ای جدید از طرح آمریکا در منطقه شمرد.
بر این اساس هدف اصلی برگزاری نشست ریاض را نه متحد کردن آنها معارضان که ایجاد چارچوبی برای پیکره سیاسی و نظامی جدیدی است که می بایست به عنوان نتیجه این نشست تشکیل شود.
به همین دلیل چه بسا هدف از نشست ژنو 2 برای حل بحران یمن در همین چارچوب تفسیر شود و آمریکا در پوشش حل بحران یمن و مبارزه با تروریسم زمینه تقسیم نظامی و امنیتی منطقه را فراهم کند.
در این راستا، نه داعش و نه امارت مورد ادعایش جایی برای ادامه حیات در منطقه ندارند، اما تشکیل آن لازمه ورود به مرحله جدید مورد نظر آمریکایی هاست تا زمینه تقسیم مجدد طایفه ای و مذهبی منطقه را فراهم کند.
یکی از مهمترین دلایل عدم امکان ورود به مرحله دوم طرح آمریکا برای منطقه نبود نیروهای زمینی نظامی برای ورود به عرصه امنیتی و میدانی منطقه در قالب مبارزه با تروریسم بود، چون طی بحران سوریه آمریکا و غرب نشان دادند که خواهان حضور مستقیم نظامی در منطقه نیستند، اما ائتلاف جدید صراحتا از حضور نظامی در مناطق مختلف و انجام عملیات های نظامی سخن می گوید تا ترسیم نقشه جدید را تسریع کند.
با توجه به آنچه گفته شد و به ویژه ورود مستقیم روسیه به عرصه میدانی سوریه، پاسخ بسیاری از سوالات مانند چرایی تشکیل گروه های تروریستی در منطقه و حمایت غرب از آنها و چشم پوشی از پیشروی و تصرف مناطق گسترده ای توسط آنها که تاکنون بدون جواب مانده بود، به صورت خودکار داده می شود.
خلاصه سخن اینکه منطقه خاورمیانه وارد مرحله دوم طرح تقسیم خود شده است. مرحله اول این طرح در تشکیل گروه های تروریستی و حمایت از آنها خلاصه شده بود و مرحله دوم آن در مبارزه با آن نمود پیدا می کند تا زمینه شکل گیری کشورهایی جدید در منطقه بر اساس تقسیم بندی های طایفه ای و مذهبی را فراهم کند.
تلاش برای تبرئه عربستان از اتهام حمایت از تروریسم
پس از اثبات حمایت و پشتیبانی عربستان سعودی و کشورهایی مانند ترکیه از تروریسم، لازم به نظر می رسید که اقدامی سیاسی برای فرار به جلو این کشورها صورت گیرد که در اعلام تاسیس ائتلاف نظامی اسلامی علیه تروریسم نمود پیدا کرد و آنچه تاسیس این ائتلاف را تسریع بخشید، شکل گیری این باور در اذهان جامعه بین المللی بود که داعش را همان آل سعود و آل سعود را همان داعش می دانست و مصرانه خواهان مقابله با افکار و اندیشه های سعودی وهابی به عنوان سرمنشا شکل گیری تروریسم در جهان بود.
بنابراین تشکیل ائتلاف جدید را باید گامی برای آرام کردن افکار عمومی علیه آل سعود و تغییر نگرش این افکار نسبت به سیاست های این کشور و ترکیه شمرد.
تشکیل محوری سنی سلفی برای مبارزه با محور مقاومت
نگاهی به لیست کشورهای تشکیل دهنده ائتلاف سعودی آشکار می سازد که در بین 34 کشور تشکیل دهنده این ائتلاف حتی یک کشور با اکثریت شیعی مانند عراق و ایران نمی توان یافت.
همچنین در این ائتلاف حتی یک کشور مانند الجزایر را نمی توان یافت که دارای سوابقی در زمینه مبارزه با تروریسم باشد یا کشوری مانند اندونزی که بزرگترین کشور سنی جهان اسلام به شمار می آید.
ساختار و ترکیب کشورهای تشکیل دهنده ائتلاف سعودی این سوال را مطرح می کند که آیا این ائتلاف، «ناتو سنی» برای مبارزه با گروه های تروریستی سنی است، یا محوری برای رویارویی یا محور ایران – عراق – سوریه که مورد حمایت روسیه است؟
اجرای طرح مورد نظر کنگره آمریکا
اگر در اعلام زمان تشکیل ائتلاف جدید دقت کنیم، در خواهیم یافت که ده روز پیش سناتور «جان مکین»، مسئول کمیته نظامی کنگره آمریکا از ضرورت بسیج 100 هزار نظامی از کشورهای سنی منطقه سخن گفت تا در کنار 10 هزار نظامی آمریکایی که راهی خاورمیانه خواهند شد، در امر مبارزه با داعش مشارکت داشته باشند، تشکیل این ائتلاف درپی اظهارات مکین نشان می دهد که آمریکایی ها برای این ائتلاف ماموریت ها و وظایف دیگری در نظر گرفته اند که به مرور زمان برملا خواهد شد.
برای فهم یکی از مهمترین ماموریت های این ائتلاف کافی است، به اظهارات «جان بولتون»، یکی از بارزترین عقاب های نئو محافظه کار آمریکا نگاهی بیاندازیم که در یکی از مقالاتش در روزنامه نیویورک تایمز از حتمیت تاسیس کشوری سنی در مناطق تحت تصرف داعش در شرق سوریه و غرب عراق به موازات دولت شیعی که بر عراق حاکم است، سخن می گوید.
به نظر می رسد، حال که آمریکا درصدد بستن طومار داعش است، تلاش دارد، مناطق آزاد شده از سیطره داعش را به نیروهای ائتلاف جدید سعودی تسلیم کند تا پیش زمینه تشکیل کشور سنی مورد نظرش فراهم شود.
ائتلافی برای مقابله با ایران و روسیه
بدون تردید اعلام تشکیل ائتلاف جدید از سوی عربستان سعودی با اطلاع آمریکایی ها و چراغ سبز آنها همراه بوده است که از ورود روسیه به عرصه منطقه و تاثیر بر معادلات آن و تشکیل ائتلافی راهبردی با ایران و محور مقاومت برای مقابله با طرح آمریکا در منطقه احساس نگرانی می کند.
نتایج قابل توجه ورود روسیه به پروسه پرونده مبارزه با تروریسم در سوریهو احتمال کمک خواستن عراق از مسکو، این نگرانی را در واشنگتن ایجاد کرد که مبادا ادامه این حضور به از دست دادن عراق و سوریه منجر شود، به همین دلیل تشکیل این ائتلاف با موافقت و حمایت آمریکا درحال انجام است.
ایده تشکیل این ائتلاف اولین بار از سوی انگلیس مطرح شد و با آمریکا و رژیم صهیونیستی مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت و با ژنرال «انور عشقی» و سرویس های اطلاعاتی عربستان سعودی در میان گذاشته شد تا ایران را از پروسه مبارزه با تروریسم در منطقه خارج کند.
این ایده در نشست کمپ دیوید توسط اوباما به اطلاع شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس رسانده و هدف آن تشکیل محوری سنی برای مقابله با محور شیعی ایران و افزایش نفوذ و اقتدار ایران در منطقه عنوان شد و یکی از بزرگترین حامیان آن رژیم صهیونیستی است.
تلاش اوباما جهت کاستن فشارهای وارده به کاخ سفید
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا به دلیل ناکامی سیاست ها و شکست راهبرد «صبر و شکیبایی» اش در منطقه به خصوص طی 5 سالی که از بحران سوریه می گذرد، تحت فشار بسیاری از سوی محافل داخلی آمریکا قرار دارد، به گونه ای که این فشارها اوباما را واداشتند، راهبرد صبر و شکیبایی را به راهبرد «جنگ علیه تروریسم» تغییر دهد که هفته گذشته از آن خبر داد و اعلام کرد که کاخ سفید تصمیم گرفته، راهبردی منطقه ای خود را تغییر داده و آن را با جدیت و قاطعیت بیشتری دنبال کند.
به همین منظور ایده تشکیل نیرویی نظامی متشکل از 100 هزار نفر در منطقه داده شد، نیرویی که رهبری آن را عربستان و افراد آن را اهل سنت منطقه تشکیل می دهند.
اظهارات «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه واشنگتن قصد ائتلاف با مسکو و کشورهای هم پیمان با آن و همکاری با دمشق را ندارد، در این راستا ایراد شد.
اهمیت تشکیل ائتلاف جدید برای آمریکا
شکست و ناکامی در دستیابی به راه حل سیاسی برای بحران سوریه و زیر پا گذاشته شدن توافقات وین طی نشست ریاض، بیرون کشیدن عربستان سعودی از باتلاق یمن که مذاکرات درباره بحران این کشور نیز همانند بحران سوریه با بن بست مواجه شده و خواست آمریکا از ترکیه برای بستن کامل مرزهایش با سوریه برای جلوگیری از برخورد نظامی با روسیه که ورود ناتو به میدان را به دنبال خواهد داشت، مهمترین دلایلی هستند که آمریکا را وادار می کند، از تشکیل چنین ائتلافی حمایت کند.
سرپوش گذاشتن بر شکست های عربستان در یمن
ائتلاف سعودی ضد یمن نشان داد که طی 9 ماه حضور در عرصه میدانی یمن نتوانسته است، هیچ یک از اهداف مورد نظر خود را محقق کند. به این ترتیب همانند عراق و سوریه، در یمن نیز اکنون معادلات به زیان عربستان سعودی و هم پیمانان آن است، به همین دلیل برای جلوگیری از شکست های سنگین تر و ناکامی های بیشتر، عربستان پیشنهاد تشکیل این ائتلاف را داد تا از آن برای مقابله با انصار الله و نیروهای مردمی یمن نیز استفاده کند.
افق های پیش رو
صرف نظر از اهداف نهفته در پس تشکیل ائتلاف جدید سعودی ها، این سوال مطرح می شود که آیا تشکیل چنین ائتلافی ممکن خواهد بود.
- فقدان چارچوب های عملی و اجرایی
- نداشتن نیروی نظامی مشترک
- نبود هماهنگی نظامی و اجرایی و اداری
- نداشتن ساختار و ترکیب سازمانی
- وجود ابهام در اهداف و عدم شفافیت و ارزشگذاری آنها
- عدم ارائه تعریف روشن و شفاف از طرف دوست و طرف دشمن
- عدم مشخص کردن تعامل و واکنش های احتمالی در برخورد با دشمن و دامنه مجاز برای اقدام
- ابهام در میزان مشارکت مادی و انسانی کشورهای عضو
- اختلاف سطح منافع و میزان اشتراک کشورهای عضو در منافع
- نبود نگاه یکپارچه و همسو بین کشورهای عضو در قضیه مبارزه با تروریسم
- نبود ضمانت های اجرایی و حقوقی و بین المللی
- ابهام در منابع مالی ائتلاف و نبود برآورد شفاف از هزینه ها؛ سوال مهمی که در اینجا مطرح می شود، این است که آیا عربستان و شیوخ عرب حوزه خلیج فارس با توجه به کاهش قیمت نفت و بار مالی که تجاوز بر دوش آنها گذاشته توان تامین هزینه مالی این ائتلاف را خواهند داشت
همه و همه موجب می شود، ائتلاف نظامی اسلامی مبارزه با تروریسم عربستان سعودی فراتر از هماهنگی اطلاعاتی و سیاسی به رهبری آمریکا نباشد.
کناره گیری عمان از ائتلاف
درحالی که هنوز 24 ساعت از اعلام تشکیل ائتلاف نظامی اسلامی عربستان سعودی نگذشته است که «یوسف بن علوی»، وزیر خارجه عمان از مشارکت کشورش در این ائتلاف عذر خواست و در این راستا تاکید کرد که قانون نیروهای مسلح عمان، دولت این کشور را از مشارکت در ائتلاف های امنیتی و نظامی خارج از چارچوب شورای همکاری خلیج فارس منع می کند.
انتقاد شدید اللحن هیکل از ریاض
از سوی دیگر، «محمد حسنین هیکل»، نویسنده و کارشناس و تحلیلگر برجسته امور منطقه و مصر در واکنش به اعلام تاسیس ائتلاف جدید مورد نظر عربستان در صفحه توئیترش به شدت از تشکیل آن انتقاد و به اعضای آن از جمله عربستان سعودی اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی و نادیده گرفتن این اشغالگری را یادآوری کرد.
هیکل همچنین تصریح کرد که برخی از اعضای این ائتلاف، مهمترین حامیان تروریسم از جمله داعش هستند.
این نویسنده بازر جهان عرب و مصر در ادامه این سوال را مطرح کرد که معیارهای تشکیل این ائتلاف چه بوده، ابزارها و راهکارها و راهبردهای آن چست؟ و دشمن این ائتلاف کیست؟
هیکل نوشته است که اعتقاد دارد، اعلام تشکیل این ائتلاف پس از شکست عربستان و هم پیمانانش در تجاوز به یمن در قالب عملیات «طوفان قاطع» صورت گرفته تا شاید با تشکیل ائتلاف نظامی – اسلامی راهی برای خروج از بحران یمن بیابند.
این نویسنده و تحلیلگر برجسته مصری خاطر نشان کرد: بیش از 70 سال از اشغال فلسطین می گذرد و عربستان سعودی درحالی اقدام به تشکیل ائتلاف جدید به بهانه مبارزه با تروریسم و داعش می کند که تاکنون رویارویی با رژیم صهیونیستی حتی به ذهن سعودی ها هم خطور نکرده است.
بنابر اظهارات محمد بن سلمان، جمعا 34 کشور در این ائتلاف نظامی مشارکت دارند و 10 کشور خارج از ائتلاف نیز از آن حمایت می کنند.
در فهرست منتشر شده از سوی عربستان سعودی درباره کشورهای عضو این ائتلاف، نام ایران، عمان، عراق، سوریه و الجزایر به چشم نمی خورد.
محمد بن سلمان گفت: این ائتلاف در عراق و سوریه با هماهنگی «جامعه بین الملل» و به صورت «مشروع» عملیات نظامی خواهد داشت و قرار است، اتاق عملیات این ائتلاف در شهر ریاض باشد.
وی درباره عملیات های این ائتلاف نیز تصریح کرد که عملیات های این ائتلاف تنها به داعش محدود نبوده و دیگر «گروه های تروریستی» نیز هدف حمله قرار خواهند گرفت.
بنابر اعلام ریاض، عربستان، ترکیه، قطر، امارات، اردن، پاکستان، بحرین، کویت، لبنان، لیبی، مصر، یمن و چندین کشور آفریقایی و آسیایی از اعضای ائتلاف تازه تشکیل شده سعودی هستند.
انتشار این خبر بیش از آنکه واکنش محافل منطقه ای و بین المللی را درپی داشته باشد، موجب تمسخر و خنده بسیاری از آنها شد و این سوال را در اذهان ایجاد کرد که عربستان با این ائتلاف درپی چیست؟
به نظر می رسد، ائتلافی که محمد بن سلمان مدعی تشکیل آن شده، بیش از آنکه درصدد مبارزه با تروریسم باشد، از بلند پروازی های وزیر دفاع و جانشین ولی عهد عربستان نشات می گیرد که تلاش دارد، از خود چهره ای بارز و شخصیتی راهبر و رهبر در مبارزه با تروریسم ارائه دهد و زمینه تحقق اهداف سلطه جویانه خود را فراهم کند و رضایت خاطر کشورهای غربی را به دست آورد که این روزها تروریسم به بلای جان آنها تبدیل شده است.
بالطبع هدف اصلی محمد بن سلمان از تمام این اقدامات در موضع ضعف قرار دادن مهمترین رقیب خود در تکیه زدن بر مسند پادشاهی عربستان یعنی شاهزاده «محمد بن نایف»، ولی عهد سعودی است که از نگاه غرب وی حرف اول را در عرصه مبارزه با تروریسم در کشور عربستان می زند و پیشینه طلایی در این پرونده دارد.
در این ارتباط «مجتهد»، فعال توئیتری عربستانی که به افشا کننده خفایای خاندان سعودی معروف است، درپی کنفرانس محمد بن سلمان در صفحه توئیتر خود نوشت که «دلیل این اقدام محمد بن سلمان خشم و نارضایتی وی از نگاه غرب به محمد بن نایف و به شمار آوردن وی به عنوان قهرمان مبارزه با تروریسم و بالطبع شایستگی وی در رسیدن به قدرت است».
مجتهد ادامه می دهد: محمد بن سلمان تلاش دارد، با این ائتلاف به غرب بگوید، اگر محمد بن نایف بر تروریسم در عربستان فائق آمد، من بر تروریسم در سراسر جهان اسلام غلبه خواهم کرد.
مجتهد افزود: محمد بن سلمان تاکنون توانسته قدرت محمد بن نایف را محدود و دست وی را از همه جا کوتاه کند، به جز پرونده امنیت که به دلیل حمایت آمریکا از بن نایف نتوانسته آن را از وی بگیرد. بنابراین تنها راه گرفتن این پرونده از دست محمد بن نایف را در تشکیل این ائتلاف ملاحظه کرد.
پیش از اعلام محمد بن سلمان از تشکیل ائتلاف مورد نظرش، شاهد تبلیغات گسترده و تاکید های مکرر آمریکایی ها درباره ضرورت تشکیل ائتلافی سنی جهت مبارزه با تروریسم بودیم، به همین دلیل پس از اظهارات وزیر دفاع عربستان سعودی درباره ائتلاف جدید، وزیر دفاع آمریکا اولین کسی بود که از تشکیل آن استقبال و تاکید کرد که تشکیل این ائتلاف در راستای خواست آمریکا جهت دادن نقشی پر رنگ تر و تاثیر گذارتر به اهل سنت منطقه در پرونده مبارزه با تروریسم است.
پس از آن نوبت به آنکارا رسید تا ضمن ستودن تشکیل این ائتلاف، آن را گامی در مسیر درست و مناسب ترین پاسخ به طرف هایی عنوان کند که تلاش دارند، اسلام را به تروریسم ارتباط دهند.
بر این اساس می توان نتیجه گرفت که واشنگتن با تشکیل این ائتلاف تلاش دارد، دو گزینه را پیش روی محور مقاومت قرار دهد و این محور را ملزم به انتخاب یکی از این گزینه ها کند:
- گزینه اول اینکه محور مقاومت خود را آمادگی نبردی فراگیر و گسترده در چارچوب شیعی – سنی کند.
- گزینه دوم، و یا اینکه تن به تقسیم جدید دهد که در چارچوب آن، به داعش مناطقی سنی داده خواهد شد که عربستان سعودی آنها را اداره می کند و مناطق نفوذ صرفا آمریکایی خواهند بود
آنچه لازم است، مورد توجه قرار گیرد، این است که در بیانیه تاسیس ائتلاف اعلام شده که این ائتلاف با تمام گروه هایی که در فهرست تروریسم قرار دارند، مبارزه خواهد کرد و «حزب الله» لبنان از جمله گروه هایی است که در فهرست تروریسم عربستان سعودی قرار دارد و بالطبع یکی از طرف های مورد حمله خواهد بود.
به این ترتیب حزب الله و هم پیمانان آن، به هدف مشروع و قانونی حملات تمام کشورهای عضو ائتلاف تبدیل خواهند شد.
از سوی دیگر، این ائتلاف کشورهایی مانند عراق و سوریه که متحمل بزرگترین زیان ها و لطمات از تروریسم شده اند، را در برنمی گیرد، همچنان که بیانیه تاسیس ائتلاف از تعامل و همکاری با گروه هایی که آنها را «مشروع» خوانده سخن می گوید که در یک نگاه کلی متوجه می شویم، این گروه های قانونی و مشروع، بالطبع گروه های تروریستی مسلح شرکت کننده در نشست ریاض را در برخواهد گرفت.
افزون بر اینکه کشورهای حامی گروه های تروریستی مانند داعش و جبهه اسلامی و جبهه النصره و احرار شام همان گونه که تاکنون زمینه های حمایت و پشتیبانی از این گروه ها را فراهم کرده اند، پس از آن نیز زمینه خروج این گروه ها از فهرست تروریسم و قرار گرفتن آنها در فهرست گروه های مسلح «میانه رو» را فراهم خواهند کرد و خیلی زود شاهد خواهیم بود که تروریسم و مبارزه با آن توسط این ائتلاف به محور مقاومت محصور خواهد شد.
ائتلافی عقیم و نمایشی
آنچه موجب می شود، در همین ابتدا بر عقیم و نمایشی بودن این ائتلاف تاکید کرد، این است که عربستان سعودی به عنوان رهبر ائتلاف، عامل اصلی تروریسم در منطقه است، به گونه ای که رسانه های غربی بارها افکار حاکم بر عربستان سعودی را مهمترین عامل شکل گیری تروریسم معرفی کرده اند و سعودی ها در سال های اخیر با حمایت همه جانبه از گروه های تروریستی در سوریه، عراق، یمن و لبنان این کشورها را گرفتار جنگی بی پایان نموده اند.
از جهت دیگر، نگاهی به میزان قدرت کشورهای تشکیل دهنده این ائتلاف این سوال را مطرح می کند که کشورهایی مانند بنین، توگو و سیرالئون چه تاثیری بر روند مبارزه با تروریسم خواهند داشت و در این مقوله دارای چه جایگاهی هستند.
همچنین عربستان به عنوان رهبر ائتلاف دارای چه پیشینه ای در مبارزه با تروریسم است، به جز دلارهای نفتی که این روزها به دلیل کاهش مستمر بهای نفت به شدت از درآمدهای سعودی ها کاسته، واقعا عربستان چه با خود در این آوردگاه دارد.
از جهت دیگر، تجربه عدم کارآیی چنین ائتلاف هایی را به اثبات رسانده است، عربستان به همراه امارات و چند کشور دیگر از فروردین گذشته ائتلاف سعودی ضد یمن را تشکیل داده اند و از آن تاریخ تاکنون این ائتلاف نه تنها نتوانسته اهداف اعلام شده را محقق کند، بلکه هر روز متحمل شکستی جدید می شود.
این موجب می شود تا تاکید کرد که این ائتلاف هرگز نخواهد توانست، حتی یکپارچگی و وحدت خود را حفظ کند، چه رسد به مبارزه با تروریسم. آمریکا با وجود در اختیار داشتن پیشرفته ترین تجهیزات نظامی در دو سال اخیر با تشکیل ائتلاف ضد داعش نتوانسته، گامی در زمینه مبارزه با تروریسم بردارد و به تبع آن قطعا عربستان نیز نخواهد توانست، خارج از مرزهای خود عملیاتی انجام دهد و هدفی را محقق کند.
بنابراین احساس می شود، با تشکیل این ائتلاف سعی دارد، این نگاه را تغییر دهد، در حالی که این اقدام نمایشی هرگز قادر به تغییر نگاه ها در حمایت عربستان از تروریسم نخواهد بود.
روند سریع و مستمر حوادث جاری در منطقه خاورمیانه تحت عنوان مبارزه با تروریسم، نقشه جدید ترسیم شده برای منطقه توسط آمریکاییها را آشکار می کند که بر ایجاد مراکز جدید نفوذ در منطقه و پایان دادن به نقش مراکز مشخص شده در توافقنامه «سایکس پیکو» متمرکز است، اما مهمترین اشکال وارده بر این نقشه ناتوانی آن از پایان دادن به منازعات خونین طایفه ای و مذهبی جاری بین این مراکز است.
بنابراین اظهارات اخیر عربستان سعودی و ترکیه مبنی بر مبارزه با تروریسم و اظهارات آمریکایی ها مبنی بر لزوم مشارکت جدی اهل سنت منطقه در امر مبارزه با تروریسم و سفر فرستاده اوباما به منطقه برای ایجاد هماهنگی بین هم پیمانان واشنگتن در امر مبارزه با داعش و اعلام آمادگی امارات مبنی بر مشارکت در نیروهای نظامی اش در مبارزه با تروریسم، آن هم پس از حملات تروریستی پاریس که لرزه بر جان جامعه بین المللی انداخت و حضور نظامی ترکیه در شمال عراق که بی تردید با چراغ سبز آمریکا صورت گرفت، همه به این نکته اشاره می کند که واشنگتن از ایادی خود در منطقه خواسته به نقش گروه های تروریستی در منطقه پایان دهد و این پایان را باید سرآغاز شروع مرحله ای جدید از طرح آمریکا در منطقه شمرد.
بر این اساس هدف اصلی برگزاری نشست ریاض را نه متحد کردن آنها معارضان که ایجاد چارچوبی برای پیکره سیاسی و نظامی جدیدی است که می بایست به عنوان نتیجه این نشست تشکیل شود.
به همین دلیل چه بسا هدف از نشست ژنو 2 برای حل بحران یمن در همین چارچوب تفسیر شود و آمریکا در پوشش حل بحران یمن و مبارزه با تروریسم زمینه تقسیم نظامی و امنیتی منطقه را فراهم کند.
در این راستا، نه داعش و نه امارت مورد ادعایش جایی برای ادامه حیات در منطقه ندارند، اما تشکیل آن لازمه ورود به مرحله جدید مورد نظر آمریکایی هاست تا زمینه تقسیم مجدد طایفه ای و مذهبی منطقه را فراهم کند.
یکی از مهمترین دلایل عدم امکان ورود به مرحله دوم طرح آمریکا برای منطقه نبود نیروهای زمینی نظامی برای ورود به عرصه امنیتی و میدانی منطقه در قالب مبارزه با تروریسم بود، چون طی بحران سوریه آمریکا و غرب نشان دادند که خواهان حضور مستقیم نظامی در منطقه نیستند، اما ائتلاف جدید صراحتا از حضور نظامی در مناطق مختلف و انجام عملیات های نظامی سخن می گوید تا ترسیم نقشه جدید را تسریع کند.
با توجه به آنچه گفته شد و به ویژه ورود مستقیم روسیه به عرصه میدانی سوریه، پاسخ بسیاری از سوالات مانند چرایی تشکیل گروه های تروریستی در منطقه و حمایت غرب از آنها و چشم پوشی از پیشروی و تصرف مناطق گسترده ای توسط آنها که تاکنون بدون جواب مانده بود، به صورت خودکار داده می شود.
خلاصه سخن اینکه منطقه خاورمیانه وارد مرحله دوم طرح تقسیم خود شده است. مرحله اول این طرح در تشکیل گروه های تروریستی و حمایت از آنها خلاصه شده بود و مرحله دوم آن در مبارزه با آن نمود پیدا می کند تا زمینه شکل گیری کشورهایی جدید در منطقه بر اساس تقسیم بندی های طایفه ای و مذهبی را فراهم کند.
پس از اثبات حمایت و پشتیبانی عربستان سعودی و کشورهایی مانند ترکیه از تروریسم، لازم به نظر می رسید که اقدامی سیاسی برای فرار به جلو این کشورها صورت گیرد که در اعلام تاسیس ائتلاف نظامی اسلامی علیه تروریسم نمود پیدا کرد و آنچه تاسیس این ائتلاف را تسریع بخشید، شکل گیری این باور در اذهان جامعه بین المللی بود که داعش را همان آل سعود و آل سعود را همان داعش می دانست و مصرانه خواهان مقابله با افکار و اندیشه های سعودی وهابی به عنوان سرمنشا شکل گیری تروریسم در جهان بود.
بنابراین تشکیل ائتلاف جدید را باید گامی برای آرام کردن افکار عمومی علیه آل سعود و تغییر نگرش این افکار نسبت به سیاست های این کشور و ترکیه شمرد.
تشکیل محوری سنی سلفی برای مبارزه با محور مقاومت
نگاهی به لیست کشورهای تشکیل دهنده ائتلاف سعودی آشکار می سازد که در بین 34 کشور تشکیل دهنده این ائتلاف حتی یک کشور با اکثریت شیعی مانند عراق و ایران نمی توان یافت.
همچنین در این ائتلاف حتی یک کشور مانند الجزایر را نمی توان یافت که دارای سوابقی در زمینه مبارزه با تروریسم باشد یا کشوری مانند اندونزی که بزرگترین کشور سنی جهان اسلام به شمار می آید.
ساختار و ترکیب کشورهای تشکیل دهنده ائتلاف سعودی این سوال را مطرح می کند که آیا این ائتلاف، «ناتو سنی» برای مبارزه با گروه های تروریستی سنی است، یا محوری برای رویارویی یا محور ایران – عراق – سوریه که مورد حمایت روسیه است؟
اگر در اعلام زمان تشکیل ائتلاف جدید دقت کنیم، در خواهیم یافت که ده روز پیش سناتور «جان مکین»، مسئول کمیته نظامی کنگره آمریکا از ضرورت بسیج 100 هزار نظامی از کشورهای سنی منطقه سخن گفت تا در کنار 10 هزار نظامی آمریکایی که راهی خاورمیانه خواهند شد، در امر مبارزه با داعش مشارکت داشته باشند، تشکیل این ائتلاف درپی اظهارات مکین نشان می دهد که آمریکایی ها برای این ائتلاف ماموریت ها و وظایف دیگری در نظر گرفته اند که به مرور زمان برملا خواهد شد.
برای فهم یکی از مهمترین ماموریت های این ائتلاف کافی است، به اظهارات «جان بولتون»، یکی از بارزترین عقاب های نئو محافظه کار آمریکا نگاهی بیاندازیم که در یکی از مقالاتش در روزنامه نیویورک تایمز از حتمیت تاسیس کشوری سنی در مناطق تحت تصرف داعش در شرق سوریه و غرب عراق به موازات دولت شیعی که بر عراق حاکم است، سخن می گوید.
به نظر می رسد، حال که آمریکا درصدد بستن طومار داعش است، تلاش دارد، مناطق آزاد شده از سیطره داعش را به نیروهای ائتلاف جدید سعودی تسلیم کند تا پیش زمینه تشکیل کشور سنی مورد نظرش فراهم شود.
بدون تردید اعلام تشکیل ائتلاف جدید از سوی عربستان سعودی با اطلاع آمریکایی ها و چراغ سبز آنها همراه بوده است که از ورود روسیه به عرصه منطقه و تاثیر بر معادلات آن و تشکیل ائتلافی راهبردی با ایران و محور مقاومت برای مقابله با طرح آمریکا در منطقه احساس نگرانی می کند.
نتایج قابل توجه ورود روسیه به پروسه پرونده مبارزه با تروریسم در سوریهو احتمال کمک خواستن عراق از مسکو، این نگرانی را در واشنگتن ایجاد کرد که مبادا ادامه این حضور به از دست دادن عراق و سوریه منجر شود، به همین دلیل تشکیل این ائتلاف با موافقت و حمایت آمریکا درحال انجام است.
ایده تشکیل این ائتلاف اولین بار از سوی انگلیس مطرح شد و با آمریکا و رژیم صهیونیستی مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت و با ژنرال «انور عشقی» و سرویس های اطلاعاتی عربستان سعودی در میان گذاشته شد تا ایران را از پروسه مبارزه با تروریسم در منطقه خارج کند.
این ایده در نشست کمپ دیوید توسط اوباما به اطلاع شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس رسانده و هدف آن تشکیل محوری سنی برای مقابله با محور شیعی ایران و افزایش نفوذ و اقتدار ایران در منطقه عنوان شد و یکی از بزرگترین حامیان آن رژیم صهیونیستی است.
تلاش اوباما جهت کاستن فشارهای وارده به کاخ سفید
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا به دلیل ناکامی سیاست ها و شکست راهبرد «صبر و شکیبایی» اش در منطقه به خصوص طی 5 سالی که از بحران سوریه می گذرد، تحت فشار بسیاری از سوی محافل داخلی آمریکا قرار دارد، به گونه ای که این فشارها اوباما را واداشتند، راهبرد صبر و شکیبایی را به راهبرد «جنگ علیه تروریسم» تغییر دهد که هفته گذشته از آن خبر داد و اعلام کرد که کاخ سفید تصمیم گرفته، راهبردی منطقه ای خود را تغییر داده و آن را با جدیت و قاطعیت بیشتری دنبال کند.
به همین منظور ایده تشکیل نیرویی نظامی متشکل از 100 هزار نفر در منطقه داده شد، نیرویی که رهبری آن را عربستان و افراد آن را اهل سنت منطقه تشکیل می دهند.
اظهارات «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه واشنگتن قصد ائتلاف با مسکو و کشورهای هم پیمان با آن و همکاری با دمشق را ندارد، در این راستا ایراد شد.
اهمیت تشکیل ائتلاف جدید برای آمریکا
شکست و ناکامی در دستیابی به راه حل سیاسی برای بحران سوریه و زیر پا گذاشته شدن توافقات وین طی نشست ریاض، بیرون کشیدن عربستان سعودی از باتلاق یمن که مذاکرات درباره بحران این کشور نیز همانند بحران سوریه با بن بست مواجه شده و خواست آمریکا از ترکیه برای بستن کامل مرزهایش با سوریه برای جلوگیری از برخورد نظامی با روسیه که ورود ناتو به میدان را به دنبال خواهد داشت، مهمترین دلایلی هستند که آمریکا را وادار می کند، از تشکیل چنین ائتلافی حمایت کند.
سرپوش گذاشتن بر شکست های عربستان در یمن
ائتلاف سعودی ضد یمن نشان داد که طی 9 ماه حضور در عرصه میدانی یمن نتوانسته است، هیچ یک از اهداف مورد نظر خود را محقق کند. به این ترتیب همانند عراق و سوریه، در یمن نیز اکنون معادلات به زیان عربستان سعودی و هم پیمانان آن است، به همین دلیل برای جلوگیری از شکست های سنگین تر و ناکامی های بیشتر، عربستان پیشنهاد تشکیل این ائتلاف را داد تا از آن برای مقابله با انصار الله و نیروهای مردمی یمن نیز استفاده کند.
افق های پیش رو
صرف نظر از اهداف نهفته در پس تشکیل ائتلاف جدید سعودی ها، این سوال مطرح می شود که آیا تشکیل چنین ائتلافی ممکن خواهد بود.
- فقدان چارچوب های عملی و اجرایی
- نداشتن نیروی نظامی مشترک
- نبود هماهنگی نظامی و اجرایی و اداری
- نداشتن ساختار و ترکیب سازمانی
- وجود ابهام در اهداف و عدم شفافیت و ارزشگذاری آنها
- عدم ارائه تعریف روشن و شفاف از طرف دوست و طرف دشمن
- عدم مشخص کردن تعامل و واکنش های احتمالی در برخورد با دشمن و دامنه مجاز برای اقدام
- ابهام در میزان مشارکت مادی و انسانی کشورهای عضو
- اختلاف سطح منافع و میزان اشتراک کشورهای عضو در منافع
- نبود نگاه یکپارچه و همسو بین کشورهای عضو در قضیه مبارزه با تروریسم
- نبود ضمانت های اجرایی و حقوقی و بین المللی
- ابهام در منابع مالی ائتلاف و نبود برآورد شفاف از هزینه ها؛ سوال مهمی که در اینجا مطرح می شود، این است که آیا عربستان و شیوخ عرب حوزه خلیج فارس با توجه به کاهش قیمت نفت و بار مالی که تجاوز بر دوش آنها گذاشته توان تامین هزینه مالی این ائتلاف را خواهند داشت
همه و همه موجب می شود، ائتلاف نظامی اسلامی مبارزه با تروریسم عربستان سعودی فراتر از هماهنگی اطلاعاتی و سیاسی به رهبری آمریکا نباشد.
درحالی که هنوز 24 ساعت از اعلام تشکیل ائتلاف نظامی اسلامی عربستان سعودی نگذشته است که «یوسف بن علوی»، وزیر خارجه عمان از مشارکت کشورش در این ائتلاف عذر خواست و در این راستا تاکید کرد که قانون نیروهای مسلح عمان، دولت این کشور را از مشارکت در ائتلاف های امنیتی و نظامی خارج از چارچوب شورای همکاری خلیج فارس منع می کند.
انتقاد شدید اللحن هیکل از ریاض
از سوی دیگر، «محمد حسنین هیکل»، نویسنده و کارشناس و تحلیلگر برجسته امور منطقه و مصر در واکنش به اعلام تاسیس ائتلاف جدید مورد نظر عربستان در صفحه توئیترش به شدت از تشکیل آن انتقاد و به اعضای آن از جمله عربستان سعودی اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی و نادیده گرفتن این اشغالگری را یادآوری کرد.
هیکل همچنین تصریح کرد که برخی از اعضای این ائتلاف، مهمترین حامیان تروریسم از جمله داعش هستند.
این نویسنده بازر جهان عرب و مصر در ادامه این سوال را مطرح کرد که معیارهای تشکیل این ائتلاف چه بوده، ابزارها و راهکارها و راهبردهای آن چست؟ و دشمن این ائتلاف کیست؟
هیکل نوشته است که اعتقاد دارد، اعلام تشکیل این ائتلاف پس از شکست عربستان و هم پیمانانش در تجاوز به یمن در قالب عملیات «طوفان قاطع» صورت گرفته تا شاید با تشکیل ائتلاف نظامی – اسلامی راهی برای خروج از بحران یمن بیابند.
این نویسنده و تحلیلگر برجسته مصری خاطر نشان کرد: بیش از 70 سال از اشغال فلسطین می گذرد و عربستان سعودی درحالی اقدام به تشکیل ائتلاف جدید به بهانه مبارزه با تروریسم و داعش می کند که تاکنون رویارویی با رژیم صهیونیستی حتی به ذهن سعودی ها هم خطور نکرده است.